پخش زنده
دانلود اپلیکیشن اندروید دانلود اپلیکیشن اندروید
English عربي
5616
-
الف
+

امام موسی صدر: شب قدر در تاریخ ما و تاریخ جهان شب بزرگی است

تفسیر امام موسی صدر درباره مفهوم شب قدر

بر آن شدیم که تفسیر امام موسی صدر از «مفهوم شب قدر» را به روشی متفاوت تقدیم کنیم و از اندیشۀ ایشان بهرۀ بیشتری ببریم. هرچند سید موسی صدر سال‌هاست که در میان ما نیست، اندیشه و عمل او پیش روی ما قرار دارد. از این رو، او را در برابر خود دانستیم و سؤالاتی دربارۀ شب قدر از او کردیم. او با گفته و نوشتۀ خود پاسخمان گفته است. باید تآکید کنیم که آنچه در پاسخ آورده ایم، عیناً از کتاب های «برای زندگی» و «حدیث سحرگاهان»، مجموعه گفتارهای تفسیری امام صدر  و جلد یازدهم مسیره الإمام السید موسی الصدر بدون هیچ تصرفی آورده شده است.

چرا شب قدر به اين نام خوانده شده است؟

از سورۀ قدر مشخص میشود كه شب قدر شب نزول قرآن است. يک معناي قدر قيمت و ارزش است. چه چيز راست‌تر و درست‌تر و ارزشمندتر از قرآن كريم است تا شب نزول آن «ليلة القدر» ناميده شود؟ شبي گران‌بها و عزيز. معناي ديگر قدر اندازه‌گيري و مشخص کردن و اثبات يك امر و طبقه‌بندي و ترتيب امور است. اين معنا از آيات ابتدايي سورۀ مباركۀ دخان دربارۀ مفهوم شب قدر استنباط مي‌شود: «بِسمِ اللهِ الرَّحمنِ الرَّحِيم. حم. وَ الكِتابِ المُبِين. إِنّا أَنزَلناهُ فِي لَيلَةٍ مُبارَكَةٍ.» يعني ما قرآن را در شب مباركي كه شب قدر است فرو فرستاديم. سپس، قرآن اين شب را چنين وصف مي‌كند: «إِنّا كُنّا مُنذِرِين.» يعني زماني كه ما قرآن را در اين شب نازل كرديم، در صدد بيم دادن مردم بوديم. البته، اين انذار تشريعي است و نه تكويني.

ابتداي سورۀ دخان به صورت آشكار بيان مي‌كند و دلالت دارد كه شب قدر به‌واسطۀ نزول قرآن، مبارك شده است. سورۀ قدر نيز در نگاه نخست بيانگر همين حقيقت است. آنچه به‌طور قطع از قرآن كريم استفاده مي‌شود و قدر متقین از آن است، اينكه شب قدر شب نزول قرآن است.

به نظر شما معنای بزرگداشت شب قدر چیست؟ چرا مسلمانان به این شب توجه ویژه دارند؟

چون بشر از قرآن كريم بيشتر از هر چيز يا هر كتاب و يا هر تقدير ديگري بهره برده و سعادتمند شده است. بنابراين، شب قدر شب نزول قرآن و تفصيل و شرح همه‌چيز است، يعني به اصطلاح ما، شب قانون اساسي است. بنابراين، شب قدر در تاريخ ما و تاريخ جهان شب بزرگي است، زيرا در اين شب، قرآن كه سعادت دنيا و آخرت را براي انسان به ارمغان آورده، نازل شده است. 

هنگامی که مسلمانان شب قدر را گرامی می‌دارند، در حقیقت خاطرات عزیزترین شب از شب‌های تاریخ خود را گرامی می‌دارند. شبی که قرآن کریم در آن نازل شده و همه‌چیز برای امت تعریف شده و راه برای او تبیین شده است. زمانی که این شب را گرامی می داریم، در حقیقت با این شب تجدید عهد می‌کنیم و در برابر خویش تصویر جدید از نزول قرآن قرار می‌دهیم تا گذشتۀ خویش را محاسبه و بررسی کنیم و راه و تصویر آینده را برگیریم.

معنای بزرگداشت شب قدر اين است كه ما خاطرۀ اين شب را زنده نگه داريم. همانطور كه هر ملتي روز استقلال خويش و روز قانون اساسي خود و روز انقلاب و مبدأ تحولات و اصلاحات کشورش را گرامي مي‌دارد تا تجديدخاطره‌اي باشد و مفاهيمي از گذشتۀ تاريخي خود دريابد كه براي اوضاع جاري آن نيز مفيد باشد، ما هم شب قدر را براي زنده نگه داشتن شب نزول قرآن گرامي مي‌داريم و اذعان مي‌كنيم که هيچگونه باطلي در اين كتاب راه ندارد و به اينكه خداوند مي‌فرمايد: «إنّا نَحنُ نَزَّلنا الذِّكرَ وَ إنّا لَهُ لَحافِظُون.» در اين شب ما مفهوم شب قدر و نزول قرآن را درمي‌يابيم و ارتباط قوي با قرآن را حس مي‌كنيم و از اين احساس براي زندگي و سيره و آخرت خود و براي معاش و معاد خود بهره مي‌بريم.

چرا در سورۀ قدر آمده است که این شب از هزار شب برتر است؟

سیوطی می‌گوید: «رسو‌‌ل‌اللّه (ص) در رؤیا یا هنگام وحی دید که دشمنانش از منبر او بالا می‌روند. از همین‌رو بسیار ناراحت شد، نه به این سبب که دشمنانش مقدرات امت را در دست گرفته‌اند؛ بلکه به این علت که نگران بود دشمنان کتاب خدا و احکام او را تحریف کنند، چنانکه هشتاد سال یعنی هزار ماه به چنین کاری مشغول بودند. پس خداوند رسول خود را چنین تسلی می‌دهد که: ناراحت نباش. درست است که ما بر اساس حکمتی و بنابر علتی و برای اتمام حجت بر این امت چنین تقدیر کردیم که دشمنان تو هشتاد سال بر این امت حکومت کنند، اما تأثیر آنها بر این امت و تأثیرشان در تاریخ و تا ابد به اندازۀ تأثیر این شب یعنی شب نزول قرآن نیست. بنابراین، به هنگام مقایسۀ تاریخی و انسانی میان تأثیر این شب و تأثیر هشتاد سالی که دشمنان رسول‌ا‌لله و دشمنان اسلام بر این امت حکومت کردند، این شب بر هزار ماه یا بیشتر از هزار ماه برتری دارد.

در روایاتی از رسول خدا نقل شده است که شب قدر تا روز قیامت در میان امت باقی است. به نظر می‌رسد که علاوه بر مفهوم نزول قرآن در این شب، امر دیگری مقصود است؟

به اعتقاد من، معنای شب قدر با مفهوم روزه در ماه رمضان کاملاً مرتبط است. ملاحظه می‌کنیم که روزه آماده‌سازی انسان روزه‌دار است برای اینکه در درجۀ اول حجاب را از برابر دیدگان عقل برمی‌دارد و سبب می‌شود که او ببیند و فکر کند و بیاموزد و بیشتر از روزهایی که غذا بیشتر می‌خورد، بفهمد. از سوی دیگر، روزه انسان را نسبت به دردهای دیگران حساس می‌کند و اینگونه عاطفۀ او را حساس‌تر و فراگیرتر می‌کند. سوم اینکه روزه نوعی آمادگی و پایداری در خود انسان ایجاد می‌کند، چراکه او در برابر خواهش‌ها و وسوسه‌ها و سختی‌ها می‌ایستد و درنتیجه صبر او بیشتر می‌شود و صبر با روزه رابطه‌ای ژرف دارد. در آیه کریمه می‌فرماید: «وَ استَعِینُوا بِالصَّبرِ وَ الصَّلاةِ» معنای صبر در احادیث همان روزه است.

ملاحظه می‌کنیم که روزه به انسان روزه‌دار سه ویژگی می‌بخشد: فهم بیشتر و احساس بیشتر و صبر بیشتر. این عناصر سه‌گانه در حقیقت وسایلی است تا آدمی برای آیندۀ خویش و تعیین سرنوشت خود تصمیم بگیرد. پس انسانی که روزه می‌گیرد، درنتیجۀ روزۀ خود بینشی روشنتر دارد و دردهای جامعه را بیشتر حس می‌کند و صبر او برای ادامۀ راه افزون‌تر می‌شود. پس این انسان، کسی است که می‌تواند تصمیم بگیرد و راهی برای آیندۀ خویش ترسیم کند و سرنوشت خویش را از خلال این تصمیم مشخص کند.

بنابراین، ماه رمضان، دورۀ آموزشی است که سرنوشت انسان را مشخص می‌کند و معنایش این است که سرنوشت او طی سال آینده بر اساس چارچوبی است که در ماه رمضان در قلب مؤمن و در درجه‌ای که مؤمن بدان میرسد، طراحی می‌شود. این بدان معناست که ماه رمضان ماه آموزش است و در نتیجۀ ایام قدر، آن هنگام که آدمی به این دورۀ آموزشی می‌رسد، به درجۀ کاملی رسیده است. این درجه به طبیعت حال در دهۀ آخر ماه رمضان قرار دارد.

روايات بسياري وجود دارد که مي‌گويد دعا در اين شب مستجاب مي‌شود و توفيق درک اين شب و تلاش براي آن اثر بسزایی در زندگی و سعادت دارد، نظر شما در این‌باره چیست؟

حقيقت اين است که اگر درباره اين معنا که در نزد مردم متعارف است، رواياتي وارد شده باشد، ما هم اين معنا را مي‌پذيريم. اما مي‌توانيم اين معنا را به شکل ديگر توجيه کنيم و به گونه‌اي توضيح دهيم که به انديشه اسلامي و به روايات و همچنين به منطق نزديک‌تر باشد. تعبیری که می‌گوید در این شب هر انسانی هر دعایی کند برآورده می‌شود، این مفهوم در اسلام نیامده است. هر عملی که انسان بتواند با تلاش و کوشش بشری آن را محقق کند، دیگر دعا در آن مجالی ندارد. اما هر عملی که انسان در برابر آن ناتوان و مضطر است و در راه کسب اسباب آن تلاش کند اما بدان دست نیابد، در اینجا دعا جا دارد. بنابراین، دعا اگر در موضع درست خود باشد، در شب قدر مستجاب می‌شود. موضع دعا اضطرار است و دعا باید با تلاش و کار همراه شود.

نظر شما دربارۀ اینکه می‌گویند در شب‌های قدر دعا و توبه، باعث بخشایش تمام گناهان یکسالۀ انسان می‌شود، چیست؟

انسان هميشه مي‌انديشد که عمر و روزي نتيجه عملکرد او در تنها يک شب نيست. امروز شخصي در اثر بيماري‌اي که از مدتي پيش بوده، مي‌ميرد. چه بسا، اسباب مرگ از چهار يا پنج سال پيش يا از چند ماه پيش فراهم شده بوده و سبب مرگ او شده باشد. يعني به سبب اتفاقات يک شب نمرده است.

امروز، هر کدام از ما زندگي مي‌کنيم، ولي فقط بر اساس کاري که در شب قدر کرده‌ايم، زندگي نمي‌کنيم، بلکه بر اساس اعمالمان که پيش از شب قدر هم بوده، زندگي مي‌کنيم. از مدت‌ها پيش تحصيل و کار و مهاجرت کرده‌ايم و به کاري مشغوليم و اکنون بر اساس نتيجه فعاليت‌هايمان خوشبخت يا بدبخت هستيم. اين‌گونه نيست که انسان در دوره‌اي بدبخت باشد و ناگهان سعادتمند شود، يا در دوره‌اي خوشبخت باشد و ناگهان بدبخت شود. اين مسئله دور از ذهن است. بنابراين، بايد تفسير معقولي از شب قدر ارائه دهيم و، در عين حال، نبايد از چارچوب متناسب با معناي قرآني و اسلامي خارج شويم.

مفهوم دیگری که از شب قدر درمی یابیم این است که در این شب شرایط تغییر می کند و اعمال آدمی نوشته و روزی او تقسیم می شود. نظر شما در این باره چیست؟

من حقيقتاً اين معنا را نمي‌فهمم؛ بر اين اساس که سرنوشت انسان و روزي او و اعمال و رفتار او و سعادت و شقاوت و بيماري او به اين امر پيوند ندارد. مثلاً اگر خداي نکرده شما بيمار شويد، بيماري شما غالباً به عوامل جسمي شما از اول عمر تا به امروز مربوط مي‌شود. شما امسال در راحتي به سر مي‌بريد و اين راحتي ثمره تلاش بيست ساله شماست و نتيجه تنها يک شب نيست. لزومي ندارد که اين معناي خرافه‌اي و شايعي ميان مردم را بپذيريم که در اين شب ستاره‌ها از حرکت بازمي‌ايستند و آسمان بالا يا پيش مي‌رود و گرفتاري‌ها فرود مي‌آيد و فقط کافي است که شخص دعا کند و بگويد فلان چيز را طلا کن و آن طلا مي‌شود. معناي شايع شب قدر اين است که اگر کسي اين شب را درک کند و در اين شب به خدا بگويد که فلان چيز را طلا کن، آن چيز طلا مي‌شود. من شخصاً اين معناي رايج را نمي‌فهمم و اي کاش که يک نفر اين معنا را براي من توضيح دهد. اين معنا نه با علم و نه با دين و نه با قرآن سازگار است و معناي شگفت‌انگيز است.

در جایی گفته اید که "شب قدر شب تقدیر و تحدید و تعیین است؛ شب تعیین سعادت و شقاوت" آیا این گفته شما با صحبت قبلیتان در تناقض نیست؟

سعادت و شقاوت من در دست خود من است. بنابراين، سعادت و شقاوت چيزهايي نيستند که از خارج بر من تحميل شوند. من هستم که سعادت و شقاوت را رقم مي‌زنم. اين منطق قرآن است. اين مسئله فقط ناظر به سعادت و شقاوت فردي نيست؛ بلکه شامل سعادت و شقاوت اجتماعي نيز هست. ما در ماه رمضان تمرين مي‌کنيم تا بر اراده و شهوات خود مسلط باشيم و چون بر شهوات و اراده خود مسلط شديم، مي‌توانيم سعادت يا شقاوت خود را رقم بزنيم. در نتيجه، ماه رمضان ماهِ تعيين سرنوشت است. زيرا که از آغاز اين ماه تمرين مي‌کنيم و نتيجه اين تمرين تسلط بر شهوات است. تو مختاري و مي‌تواني سعادت و شقاوت خود را تعيين کني. بنابراين، مي‌توانيم بگوييم که سعادت و شقاوت انسان در ماه رمضان رقم مي‌خورد.

یکی از معانی شب قدر این است که شب قدر، شب استجابت دعاست. این تفسیر با توجه به آنچه در جواب قبلی گفتید و بر اساس تفسیر خاصی که از شب قدر داشتید، چگونه باید فهمیده شود؟

اگر آيات قرآني را درباره روزه بخوانيد، آمده است: «کُتِبَ عَلَيکُمُ الصِّيامُ کَما کُتِبَ عَلَي الَّذِينَ مِن قَبلِکُم» در ادامه مي‌گويد: «شَهرُ رَمَضانَ الَّذِي أُنزِلَ فِيهِ القُرآنُ» سپس در اثناي آيات روزه مي‌گويد: «وَ إِذا سَأَلَکَ عِبادِي عَنِّي فَإِنِّي قَرِيبٌ أُجِيبُ دَعوَة الدّاعِ إِذا دَعانِ فَليَستَجِيبُوا لِي وَ ليُؤمِنُوا بِي» اين آيه در ميان آيات روزه و رمضان آمده است. اين آيه چه ربطي دارد و چرا در اين ميان درباره دعا صحبت شده است؟ اين مسئله به اعتبار يگانه پيوند ميان رمضان و روزه و دعاست.

زمان‌هايي وجود دارد که خداوند فراهم مي‌کند تا دعاها را استجابت کند. ماه رمضان يکي از اين زمان‌هاست، زيرا روايات مي‌گويد که دعاهاي شما در اين ماه مستجاب مي‌شود، يا اينکه دعاها در شب‌هاي ماه رمضان يا شب‌هاي پاياني اين ماه مستجاب مي‌شود. مي‌توانيم بگوييم که تقدير انسان و مقدرات و سعادت و شقاوت و خير و شر و گرفتاري‌ها و سختي‌هاي او، همه در اين ماه متأثر از دعاست، زيرا وقتي آدمي دعا مي‌کند، خداوند با همين آيات پاسخ او را مي‌دهد، نه به معنايي که ما از استجابت دعا در تصور داريم. اين شب به سبب برآوردن حاجات انسان در سرنوشت و آيندة او اثر دارد.

همچنین، طبیعی است انسانی که بینشی واضح‌تر و شعور و احساس بیشتری نسبت به مسائل دیگران دارد و درنتیجه عقل و قلب او به نور ایمان نورانی است، به خدا نزدیکتر است و دعای او مستجاب.

در میان برخی علما و همچنین مردم درباره شب قدر یعنی بیست و سوم یا بیست و هفتم ماه روایت های مختلفی وجود دارد. نظر جنابعالی در این‌باره چیست؟

هر انساني براي خود شب قدري دارد. بنابراين تفسير، شبِ مشخصي مثلاً بيست و سوم يا بيست و هفتم رمضان، شب قدر نيست. در روزهاي پاياني ماه رمضان تو به ياري تمريني که کرده‌اي، به مقامي والا مي‌رسي و در اين هنگام مي‌تواني سرنوشت را مقرر داري. اين شب مي‌تواند 23 يا 24 يا 25 يا 26 يا 30 رمضان باشد. بسیاری از روایات تأکید دارد که شب قدر یکی از شبهای دهۀ آخر ماه رمضان است. در برخی از روایات هم آمده است که هر انسانی شب قدری دارد که با شب قدرِ انسان دیگر تفاوت دارد. این برداشت بر مفهومی که از ارتباط میان شب قدر و روزه هم گفتیم، منطبق است.

جوانانی هستند که بخاطر تحصیل و مشغله‌های دیگر امکان برپایی احیا در این شب را ندارند. آیا توصیه ای برای آنان دارید.

شب قدر بر اثر روزه و رياضت‌هاي معنوي شبِ کمال آدمي است. نيز گفتيم که اين شب شبِ استجابت دعاست. به هر روي، شبي عظيم است که در آن از جلال و عنايت الهي و توجه رباني چندان در آن است که در ديگر شبها نيست. نخستين عظمت اين شب در کلمة «قدر» متجلي است. پس از اين قرآن از عظمت اين شب با اين عبارت تعبير مي‌کند: «وَ ما أَدْراکَ ما لَيْلَـةُ الْقَدْر» و شبي که برتر از هزار ماه است و شبي که ملائکه و روح به زمين نازل مي‌شوند و شبي که تا سحرگاه همه سلام و درود است. اين همه وصف و نتايج به سبب جايگاه اين شب است. پس احيا و قدر دانستن اين شب سودمند و ضروري است و اين اعمال سببِ بازگرداندن درک و نشاط و شور ديني در امت است از همين‌رو، پيامبر اسلام احياي اين شب را از برترين اعمال ديني مي‌داند و دعا در اين شب از پرفضيلت‌ترين کارهاست. اما وقتي از پيامبر پرسيدند که آيا عملي هست که برتر از دعا در اين شب باشد؟ پيامبر پاسخ داد که طلب دانش در اين شب برتر از دعاست. اين را براي جواناني مي‌گويم که دانش مي‌اندوزند تا بدانند که درسشان و تعلمشان برتر از دعاست، زيرا دعاي حقيقي در علم است.

ا.ا

نظر شما
ارسال نظر